سرانه مصرف لبنیات در کشور ما چگونه است و با حد متوسط جهانی تا چه میزان فاصله دارد؟
مصرف لبنیات در بسیاری از کشورها، به طور متوسط حدود 150 کیلوگرم در سال است و در برخی از کشورهای اروپایی این میزان بسیار بالاتر است؛ به طور نمونه در هلند سرانه مصرف لبنیات حدود 500 کیلوگرم در سال است.
بر طبق استانداردها هر فرد در طی سال بهتر است حدود 300 کیلوگرم از گروه لبنیات مصرف کند. بنابراین بر این اساس مردم هلند بیش از نیاز روزانه مصرف میکنند .
متأسفانه مصرف لبنیات در کشور ما بسیار پایین است، مردم ما پیش از بحث گرانیها و آزادسازی یارانه در بهترین حالت حدود 60 کیلوگرم در سال از لبنیات استفاده میکردند. طبیعتا این میزان در مناطق بالا و پایین شهر بسیار متفاوت است و شاید این میزان باید به طور اختصاصی در صدکهای مختلف بررسی شود تا بتوان فهمید که کدام صدکها بیشترین سرانه مصرف را دارند؛ اما زمانیکه عدد کلی را در نظر میگیریم ، متوجه میشویم که عدد بسیار پایینی است.
این میزان از مصرف با افزایش قیمت لبنیات هم کاهش بیشتری پیدا کرد . اینطور نیست؟
از زمانیکه بحث آزادسازی قیمتها اتفاق افتاد و یارانه نهادههای دامی حذف شد، شاهد افزایش قیمت 70 درصدی و گاها تا 100 درصد هستیم، این قضیه بی شک در میزان مصرف اثر جدی گذاشته است و مطمئنا در بررسی سرانه مصرفی که در چند ماه آینده انجام خواهد شد، تأثیر سوء خود را نشان خواهد داد؛ به نحوی که سرانه مصرف حتی به یک هشتم متوسط جهانی خواهد رسید! پیامدی که برای کشور ما که در بحث تغذیه سرآمد است، اتفاق خوبی نیست. ما اساتید و دانشگاهیان بسیاری در رشته تغذیه داریم و در خاورمیانه هیچ کشوری از این حیث با ما قابل مقایسه نیست و با این میزان فارغ التحصیل در رشته تغذیه جای افسوس دارد که با وجود اطلاع رسانی این قشر به مردم و سیاستمداران،هنوز راهکاری برای حل این مشکل اندیشیده نشده است.
کاهش مصرف لبنیات چه تبعاتی به همراه خواهد داشت؟
طبیعتا این موضوع عوارض بسیاری در آینده برای مردم خواهد داشت و حتی اقتصاد سلامت کشور را درگیر خواهد کرد؛ این درست است که ما در حال مدیریت هزینه هستیم اما در کنار آن باید مدیریت عواقب هم داشته باشیم و آینده نگری کنیم و متوجه هزینههایی که دولت باید به جهت این سیاستها در آینده پرداخت کند، باشیم.
کشوری که کمتر از یک پنجم مقادیر توصیه شده لبنیات مصرف میکند با سیاستهای غلط به عقب رانده میشود. متأسفانه کسی که به اندازه کافی لبنیات مصرف نمیکند قطعا در دریافت پروتئینهای باکیفیتی که در لبنیات موجود است،هم دچار مشکل میشود. بدون هیچ شک و شبههای دریافت کلسیم او کاهش مییابد و هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد. زمانیکه کسی قادر به مصرف گوشت نیست گفته میشود از حبوبات و سویا برای جبران پروتئین استفاده کند اما لبنیات جایگزینی ندارند و کلسیم مورد نیاز از طریق مصرف هیچ ماده دیگری تأمین نمیشود.
کدام گروه سنی در معرض خطرات بیشتری هستند؟
بیشترین آسیب را کودکان ما و بچههایی که در حال رشد هستند، میبینند. آنها در بازده زمانی که میتوانند کلسیم دریافت کنند و رشد قدی داشته باشند، با کمبود دریافت مواجه میشوند و مطمئنا در آینده دچار پوکی استخوان، کوتاهی قد و بسیاری از معضلات خواهند شد.
از طرفی لبنیات منبع خوبی از فسفر هستند و ویتامینهای خوبی در لبنیات از جمله ویتامینهای محلول در چربی و ویتامین گروه بی وجود دارد و با حذف لبنیات فرد در رابطه با آنها هم دچار کمبود میشود.
چه راهکاری برای افزایش سرانه مصرف در نظر دارید؟
به نظر من سیاستگذاری باید تغییر کند و راهکاری برای بحث لبنیات در کشور پیدا شود تا بتوانیم از وقوع مشکلات بیشتر پیشگیری و مدیریت کنیم. اغلب مردم ما دیگر توان خرید محصولات لبنی را ندارند و این گروه غذایی از سفره آنها جمع شده است.
علاوه بر کمبود کلسیم کمبود ویتامین دی در کشور ما شایع است؛ سالهاست میگوییم که لبنیات باید غنی از ویتامین دی شود، این موضوع باعث تشویق مردم به مصرف لبنیات میشود زیرا همراه با آن مصرف ویتامین دی که بسیار شایع است را جبران میکنند.
لیکن معمولا با این دلیل که سرانه مصرف لبنیات مردم پایین است از این اقدام سرباز میزنند؛ درحالیکه اگر این امر عملی شود ما متخصصان تغذیه آموزش میدهیم . اگر سیاستگذار توزیع شیرین غنی شده با ویتامین دی را در مدارس به شکل رایگان پیاده سازی کند، باعث افزایش سرانه مصرف لبنیات و جبران کمبود ویتامین دی شده و مدیریت عواقب صورت میگیرد.
یعنی دلیل عمده را در قیمت بالای لبنیات میدانید؟
اگر به کشورهای اروپایی رفته باشید متوجه خواهید شد که قیمت یک بطری آب با یک بطری شیر فرقی نمیکند! بنابراین اگر در کشور قیمت تمام شده لبنیات واقعا بالاست، میتوان از کشورهایی که تولید انبوه دارند، لبنیات را وارد کرد. برخی از کشورها همین کار را میکنند چرا که ظرفیت کشاورزی و دامداری آنها جوابگوی نیاز کشورشان نیست به سمت واردات میروند، چون به صرفه تر است؛ این الزام وجود ندارد که باید صد در صد لبنیات در کشور ما تولید شود. این سیاستی برای مدیریت قیمت لبنیات است. اگر این اتفاقات رخ ندهد، آینده بسیار بدی برای کشور پیش بینی میشود، مصرف لبنیات ما خیلی کم است و این تغییر قیمت به شکل وحشتناکی مصرف را کاهش داده است.
یک دلیل عمده عدم مصرف باورهای نادرست در زمینه مصرف لبنیات است با این باورها چه باید کرد؟
هجمهای که علیه لبنیات در کشور ما متأسفانه به غلط ایجاد شده است در این کمبود سرانه مصرف اثر داشته است؛ بعضا در شبکههای مجازی صحبتهایی در خصوص مصرف شیر و لبنیات میشود که جایگاه علمی ندارد؛ افراد بهتر است بدانند که به دلایل علمی منافع مصرف لبنیات 100 و مضرات آن تنها 2 درصد است و این مضرات هم در مصرف بی رویه است و نه در مصرف معقول!
توصیه ما این است که سیاستگذاران در این مسیر راه افتاده و چاره اندیشی کنند؛ دانشگاه در خدمت آنهاست و اگر نیاز به برنامهای باشد، به میدان خواهد آمد تا بتوانند در پیدا کردن راه برون رفت از این شرایط همراه باشند چرا که وضعیت به شدت بحرانی است، اگر گوشت گران شود جایگزین دارد اما برای مصرف لبنیات جایگزینی وجود ندارد و این موضوع نگران کننده است.
گفتگو: اعظم صفایی
ثبت نظرات و دیدگاه شما