«پدرام جدی» معاونت پژوهشی و پژوهشگر امنیت غذایی در خصوص موانع مدیریت منابع آبی در کشور اظهار داشت: کشور ما شرایط اقلیمی خاصی داشته و از معدود کشورهایی است که آب و هوای خشکی دارد؛ تبخیر آب در اتمسفر کشور حدود 71 درصد است یعنی از 412 میلیارد آب وارد شده به کشور حدود 71 درصد را از دست میدهیم و مابقی آبی که میماند به مصارف حوزه کشاورزی، شهری و صنعت میرسد.
وی افزود: عمده مصرف آب در حوزه کشاورزی است، عدهای معتقد به استفاده 90 درصدی هستند و عده دیگر مصرف آب در کشاورزی را حدود 70 درصد میدانند. از طرفی به این دلیل که بخش عظیمی از معیشت جامعه ما رقمی حدود 18 درصد به حوزه کشاورزی مربوط بوده و بسیاری از روستاها وشهرهای کوچک، معیشت مبتنی بر کشاورزی دارند وچرخ اقتصادی بسیاری از افراد و صنایع کوچک وابسته به کشاورزی، زراعت و دامپروری است، کشاورزی جایگاه ارزشمندی در اقتصاد، فرهنگ و اجتماع کشور دارد و نیازمند توجه و حمایت بیشتری است.
این پژوهشگر گفت: در ماههای اخیر به دلیل نزاعها و تنشهای امنیتی سیاسی که در نظام بین الملل شاهد آن بودهایم بویژه جنگ روسیه و اوکراین، امنیت غذایی و تأمین غذای جامعه در اولویت اصلی کشورها قرار گرفت؛ بر همین اساس خیلی از کشورها، صادرات محصولات اساسی بویژه گندم را محدود کردند و صادرات را بیشتر به کشورهای دوست اختصاص دادهاند.
وی با اشاره به این موضوع که ما با وجود میزان مناسبی از بارش در کشور مدیریت مناسبی نداریم؛ افزود: از طرفی این بارشها، متوازن نیست به طوری که در برخی از مناطق کشور، میزان بارندگی بسیار خوب و دسترسی به منابع آبی مناسب است اما در برخی مراکز کشور، بارندگی کافی نیست. همچنین به این دلیل که توسعه شهری ما مبتنی بر ظرفیتها و شرایط سرزمین نبوده است، صنایع، تولیدیها ومناطق مسکونی را طوری ایجاد کردهاند که درگیر تنش شدهاند، یعنی برخی مناطق در شرایطی که محدودیت منابع آبی دارند به شکل صنعتی درآمدهاند. این موضوع اولین تأثیر سوء را ابتدا بر محیط زیست و سپس بر کشاورزی گذاشته است. به طور نمونه در استان اصفهان عمده مصرف، صرف حوزه شرب، صنعت و یا انتقال به دیگر مراکز استانها برای مصارف شهری و صنعت میشود.
معاونت پژوهشی موسسه تحقیقاتی ماکا بیان داشت:یکی از مقولههایی که کمتر به آن توجه میشود اما اهمیت زیادی دارد مدیریت منابع آبی در حوزه کشاورزی است.واقعیت این است که بهرهوری ما در حوزه کشاورزی با میانگین جهانی فاصله دارد. به عنوان مثال میانگین تولید گندم آبی در دنیا در هر هکتار 8 الی 9 تن است. این عدد در بهترین حالت در کشور 5/3 الی 4 تن است؛ تولید گندم دیم بدون آبیاری با استفاده از بارش باران و برف در بهترین حالت 5/1 تن است درحالیکه در دنیا میانگین تولید دیم 4 تن است. حتی در داخل کشور در برخی نقاط، تولید گندم 400 کیلوگرم در هکتار است! این موضوع نشان میدهد که ما در فاجعه بزرگی قرار داریم.
وی در ادامه گفت: بنابراین میتوان با یک سری سازوکارها و اقدامات آموزشی و فناوریهای نوین میزان تولید را با داشتههای موجود، چند برابر کرد. در ابتدا از بذرهایی استفاده کنیم که اصلاح شده هستند و در شرایط کم آبی بازدهی بالایی دارند و مزارع و زمینهای زراعی را با یک برنامه مشخص به زیر کشت ببریم.
این پژوهشگر افزود: بسیاری از این زمینها خرده مالکی است و هر کشاورزی برای خود برنامه ریزی مشخصی برای کشت دارد، حتی توصیهای وجود ندارد درحالیکه میتوان با یک سری اقدامات مشترک نظیر هماهنگی بین کشاورزها، استفاده از کود مشترک، کشت همزمان و انالیز هوشمند با تصاویر هوایی مزارع برای دفع آفات، کودشیمیایی و استفاده بهتر از داروها و مکملها، بهرهوری بیشتری را با استفاده از همین منابع ایجاد کرد. این راهکارها از جنس مدیریتی است و نیازی به تکنولوژی خیلی پیشرفته و سرمایه گذاری بالایی ندارد. فقط نیاز به تغییر رویکرد، برنامه ریزی مجدانه، دقیق و استفاده از ظرفیت کارشناسان و نخبگان دارد.
جدی تاکید کرد: توجه به الگوی کشت نکته مهم دیگری است که در توسعه کشاورزی نقش دارد؛ مهمترین محدودیت الگوی کشت در کشور ما مزیت اقتصادی محصولات است؛ مادامی که هندوانه، گوجه و .. نسبت به غلات آب کمتری مصرف میکنند، کشاورز راغب به کشت این محصولات آب بر است بنابراین تا این مزیت کشت وجود دارد نمیتوان مردم را به سمت الگوی کشت، قواعد و قوانین وزارت جهادکشاورزی سوق داد. زیرا نمیتوان کشاورز را مجبور کرد که به طور مثال از کشت هندوانه دست برداشته، گندم، کلزا و کنجد بکارد.
وی افزود: اما دولت و وزرات جهاد کشاورزی میتواند با یک سری سازوکارها، مشوقها وتوزیع یارانهای و نیم بهای بذر، توسعه مکانیزاسیون نو با فروش نیم بها، اقساطی و شرایطی به کشاورزان و پیاده سازی صنایع تبدیلی، ایجاد زنجیره ارزش و برندسازی، خرید تضمینی و قراردادی کشاورز را راغب به کشت محصول مورد نیاز دولت و کشور کند نه محصولاتی که برای او مزیت اقتصادی دارد.
وی در تکمیل سخنان خود گفت: ایجاد یک سری قوانین بازدارنده مثل عدم تأمین آب، کود وسم حتی به صورت آزاد در این مسیر کمک کننده است. بنابراین در خیلی از نقاط کشور باید به سمت الگوی کشت پیش برویم بویژه در نقاطی که درگیر تنش خشکی و بارش کم هستیم. امروزه فصل بارش متغیر شده یعنی در فصلی که نیازمند بارش هستیم با کاهش باران مواجه هستیم ودر فصلی که انتظار نداریم باران به طور سیلاب از دسترس خارج میشود. بنابراین ضروری است که با آماج سرزمینی که انجام میدهیم الگوی کشت مبتنی بر آن را پیاده کنیم و برای پیاده سازی الگوی کشت نیاز به اراده محکم و برنامه دقیق در حوزه مشوقها هستیم.
این پژوهشگر با اشاره به اهمیت فناوری در کشاورزی اظهار داشت:توجه به فناوریهای نوین در این مسیر اهمیت زیادی دارد. آموزش کشاورزان و استفاده از دانش در کشاورزی نیاز اساسی این بخش است؛ واقعیت این است که ما کمتر به کشاورزان بها دادهایم و نسل جدید کمتر به این حوزه ورود کردهاند و عمدتا افرادی در این بخش فعال هستند که سن و سال بالایی دارند و با دانشهای قدیمی و منسوخ کار کشاورزی میکنند. مقوله ترویج و آموزش اهمیت زیادی دارد که کمتر به آن توجه شده است. استفاده از تکنولوژیهای نوین مثل آبیاریهای نوینی که وجود دارد و در کشور مورد استفاده قرار میگیرد، از لحاظ علمی نیازمند بررسی بیشتری است.
وی در انتها گفت:علاوه بر این موارد توجه به کشاورزی حفاظتی اهمیت زیادی دارد در خیلی از نقاط کشور در طول سال شاهد بارش باران، برف و سیلاب هستیم باید شرایطی را فراهم کنیم تا در مناطقی که زمینهای زراعی و باغها وجود دارند با استفاده از آبخیزداری هم از آب و هم خاک حفاظت کنیم و آب مورد نیاز کشاورزان را در فصول کشت فراهم کنیم. به عقیده من برنامه جدی برای توسعه کشاورزی وجود ندارد و ذهن متمرکز و جامعی نداریم که برنامه ریزی لازم را در این حوزه ارائه و اجرایی کند.
گفتگو: اعظم صفایی
ثبت نظرات و دیدگاه شما